خاطرات مامان شدن

دوشنبه 31 خرداد 95

سلام به همه نی نی وبلاگی های خوب... الان هفته 28 بارداریم هست، دقیقتر 28 هفته و سه روز، یکم  نسبت به هفته های قبل احساس آرامش بیشتری میکنم، سعی میکنم روی خودم مسلط باشم و اگرچه نمیتونم روزه بگیرم ولی خودمو به قرآن سپردم. هر وقت به قرآن پناه بردم احساس آرامش کردم، این یکی دو هفته پسرم خیلی تکون میخوره و تقریبا همش در حال تکون خوردنه! تو این سه هفته آخری، تقریبا 1 کیلو و 800 گرم وزنم زیاد شده که یکم نگرانم. البته تو هفته 26 آزمایش قند دادم که همه چی خیلی خوب بود و فشار خونم هم نرمال بود، در ضمن خیلی هم کمر درد دارم، بخصوص موقع دراز کشیدن. تقریبا شب ها سه چهار بار از درد کمر از خواب بیدار میشم. به نظر شما یکم برای شروع کمر درد زود نیست؟ ا...
31 خرداد 1395

سلام به نی نی وبلاگ

سلام به همگی. من عضو جدید نی نی وبلاگ هستم و قراره مامان بشم! خیلی وقته که دوست داشتم یه جایی و پیدا کنم یکم درد دل کنم و بنویسم، تا اینجا رو پیدا کردم. آخه خیلی احساس تنهایی میکنم. امیدوارم اینجا دوستهای خوبی پیدا کنم. راستی الان هفته 27 بارداریم هست. دو سوم بارداریم طی شده، بماند که چقد برام سخت بود، بخصوص ماه دو و سه که از شدت ویار دیوانه شده بودم. این چند وقته یکم بهترم. ولی الان دیگه دارم سنگین میشم و مشکلات یجور دیگه شده. روزها خیلی دیر میگذرند و من از بس روزها رو میشمرم خسته شدم!! دلم میخواد زود بگذره و تمام بشه. همش فکر میکنم پسرم چه شکلی میشه؟؟ بعد که به دنیا بیاد، حال و احوالم و احساساتم چطور میشه؟؟ آخه من از اول بارداریم همش گر...
23 خرداد 1395