خاطرات مامان شدن

روزهای قشنگ ولی پر استرس

1395/5/21 18:57
نویسنده : ملیحه
149 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم، امروز پنجشنبه 21 مرداد 95 هست. سه شنبه رفتم دکتر, خدا رو شکر همه چی روبراه بود, به نظر خودم 35 هفته و 4 روز بودم ولی دکتر میگه هفته 36 هستم. الان به نظرم 35 هفته و 6 روز هستی. به هر حال نزدیک هفته 36 یا خود 36 هستی. دیگه شکم مامانی خیلی خیلی بزرگ شده, همه میگن دوقلو بارداری!تعجب ولی فقط شکمم اینقد بزرگ شده, قوزک پای راستم هم ورم داره, راه رفتن برام خیلی سخت شده. دکتر بهم کمربند بارداری تجویز کرد که از دیروز که میبندم خیلی راحتتر میشینم و راه میرم. دکتر گفت تا ده روز دیگه یه سونوگرافی برم و بعدم برم پیشش تا ببینه اصلا میتونم زایمان طبیعی داشته باشم یا نه؟ دیگه کم کم داره شمارش معکوس شروع میشه واسه اومدنت.همه منتظر اومدنت هستن. بخصوص مامان بزرگ و خاله منیره و کیمیا و شیوای نازنینم.محبت 

راستی دیروز من و بابایی رفتیم برات تخت پارک و پتو خریدیم که عکسهاشو میزارم. تخت پارکتو هنوز باز نکردیم چون جا میگیره . هر وقت آماده اش کردیم عکسشو میزارم. خاله منیره جون هم برات سرویس لحاف تشک لایکو گرفته. دستش درد نکنه. 

دیگه منتظرتم که بیای بغلم عزیزم. فقط این دو هفته هم صبر کن که 37 هفته تمام بشه. بعدش هر وقت خواستی بیا عزیز دلم. محبتبغل

سرویس لایکو خاله منیره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)